دو شنبه 23 تير 1393 ساعت 14:27 |
بازدید : 518 |
نوشته شده به دست Belle |
(نظرات )
ده جمله زیبا ۱- به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو مینگرد... به دلی دل بسپار که بسیار جای خالی برایت داشته باشد... و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد باشد... ۲ - هوسبازان کسی راکه زیبا می بینند دوست دارند... اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می بینند...
۳- وقتی تو زندگی به یک در بزرگ رسیدی نترس و نا امید نشو... چون اگه قرار بود در باز نشه جاش دیوار میذاشتن... ۴- آنچه که هستی هدیه خداوند است و آنچه که می شوی هدیه تو به خداوند... پس بی نظیر باش. ..
۵- شریفترین دلها دلی است که اندیشه آزار دیگران در آن نباشد... ۶- بدبختی تنها در باغچه ای که خودت کاشته ای می روید... ۷- وقتی زندگی برایت خیلی سخت شد یادت باشه که دریای آروم ناخدای قهرمان نمی سازه. .. ۸- هر اندیشه شایسته ای به چهره انسان زیبایی می بخشد... ۹- قابل اعتماد بودن ارزشمند تر از دوست داشتنی بودن است. .. ۱۰- نگو: شب شده است. .. : بگو صبح در راه است
دو شنبه 23 تير 1393 ساعت 14:13 |
بازدید : 644 |
نوشته شده به دست Belle |
(نظرات )
توراحس میکنم هردم... که با چشمان زیبایت مرا دیوانه ام کردی... من از شوق تماشایت... نگاه از تو نمیگیرم.... تو زیباتر نگاهم میکنی اینبار.... ولی...افسوس...این رویاست.... تمام آنچه حس کردم،تمام آنچه میدیدم.... تو با من مهربان بودی... واین رویا چه زیبا بود.... ولی.... افسوس.... که رویا بود....
دو شنبه 23 تير 1393 ساعت 14:11 |
بازدید : 576 |
نوشته شده به دست Belle |
(نظرات )
هر ثانیه که میگذرد .. چیزی از تو را با خود میبرد زمان غارتگـرِ غریـبی است همه چیز را بی اجازه میبرد و تنها یک چیز را همیشه فراموش میکند .. حسِ دوست داشتن تو را ..!
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 18:14 |
بازدید : 549 |
نوشته شده به دست Belle |
(نظرات )
کافیست تو را به نام بخوانم تا ببینی لکنت عاشقانه ترین لهـجه هاست و چگونه لرزش لب های من دنیا را به حاشیه می برد ! من ایما و اشاره نمیدونم باید تمام قد رو به روم وایسی و بگی: دوست دارم. یادت .... عطر شمعدانی ست ... گوشه ی دلم .... هر وقت .... می خواهمت ... چشمهایم را می بندم ....! و عمیق....نفس می کشم !.. عاشقانه هایم را جدی بگیر! تک تک کلمات، از عمق دلم پر گرفته! آنجا که پر است از عشق “تو” و “تو”، بهانه تمام عاشقانه هایم
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 18:13 |
بازدید : 233 |
نوشته شده به دست Belle |
(نظرات )
کوچه وقتی کوچه بود که عبور تو بود سلام نگاه تو بود کوچه وقتی کوچه بود که باران بود پرستو بود هزار رویای بر زبان نیامده بود وگرنه کوچه چه بود جز راهی اندک با آدم هایی اندک؟ ضیاءالدین خالقی
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 18:7 |
بازدید : 211 |
نوشته شده به دست Belle |
(نظرات )
خار خندید و به گل گفت سلام و جوابی نشنید خار رنجید ولی هیچ نگفت ساعتی چند گذشت گل چه زیبا شده بود دست بی رحمی نزدیک آمد،گل سراسیمه ز وحشت افسرد لیک آن خار در آن دست خلید و گل از مرگ رهید صبح فردا که رسید خار با شبنمی از خواب پرید گل صميمانه به او گفت سلام... گل اگر خار نداشت دل اگر بی غم بود اگر از بهر كبوتر قفسی تنگ نبود، زندگی عشق اسارت قهر و آشتی همه بی معنا بود...
پنج شنبه 12 تير 1393 ساعت 18:4 |
بازدید : 184 |
نوشته شده به دست Belle |
(نظرات )
دلتنگ که باشی تمام تلاشت را هم که بکنی خوش بگذرد نمیگذرد... هرچقدر سعی کنی لحظه ای فراموشش کنی ... ن ... فایده ای ندارد! تو دلت تنگ است .... برای همان یک نفر ...! تا نیاید ... تا نباشد ...
سه شنبه 10 تير 1393 ساعت 15:37 |
بازدید : 196 |
نوشته شده به دست Belle |
(نظرات )
سر خود را مزن اینگونه به سنگ دل دیوانه تنها دل تنگ منشین در پس این بهت گران مدران جامه جان را مدران مکن ای خسته درین بغض درنگ دل دیوانه تنها دل تنگ پیش این سنگدلان قدر دل و سنگ یکی است قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یکی است دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین سینه را ساختی از عشقش سرشارترین آنکه می گفت منم بهر تو غمخوارترین چه دل آزارترین شد چه دل آزارترین نه همین سردی و بیگانگی از حد گذراند نه همین در غمت اینگونه نشاند با تو چون دشمن دارد سر جنگ دل دیوانه تنها دل تنگ ناله از درد مکن آتشی را که در آن زیسته ای سرد مکن با غمش باز بمان سرخ رو با ش ازین عشق و سرافراز بمان راه عشق است که همواره شود از خون رنگ دل دیوانه تنها دل تنگ ” فریدون مشیری”
سه شنبه 10 تير 1393 ساعت 15:21 |
بازدید : 228 |
نوشته شده به دست Belle |
(نظرات )
مردانگی ات را با شکستن دل دختری که دیوانه ی توست ثابت نکن مردانگی ات را با غرور بی اندازه ات به دختری که عاشق توست ثابت نکن مردانگی را زمانی میتوانی نشان دهی که دختری با تمام تنهایی اش به تو تکیه کرده که دختری با تکیه به غرور تو به-قدرت-تو- در این دنیای پر از نامردی قدم برمی دارد...
سه شنبه 10 تير 1393 ساعت 14:8 |
بازدید : 327 |
نوشته شده به دست Belle |
(نظرات )
شکسپیر می گوید:
من همیشه خوشحالم، میدانید چرا؟ برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم، انتظارات همیشه صدمه زننده هستند… زندگی کوتاه است… پس به زندگیات عشق بورز… خوشحال باش… و لبخند بزن… فقط برای خودت زندگی کن… قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن قبل از اینکه خرج کنی » درآمد داشته باش قبل از اینکه دعا کنی » ببخش قبل از اینکه صدمه بزنی » احساس کن قبل از تنفر » عشق بورز زندگی این است… احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر...
یک شنبه 8 تير 1393 ساعت 20:14 |
بازدید : 389 |
نوشته شده به دست Belle |
(نظرات )
عادت کردهایم عاشق عکس همدیگر شویم. عاشق تصویری که که از همدیگر توی ذهنمان میسازیم. عاشق حرفهای هم، صدای هم
هیچ وقت فکر نکردیم یک آدم ابعادش خیلی وسیعتر از این چیزهاست. یک آدم چیزهایی دارد فراتر از اینکه بشود توی عکسش دید یا توی صدایش پیدایش کرد.
دنیای مردها را خوب نمیشناسم اما میدانم یک زن ریزه کاریهای زیادی توی رفتارش دارد. ریزه کاریهایی که نه توی عکس معلوم میشوند نه توی حرف. چیزهایی که باید ببینی، با همهی وجودت حس کنی.
ریزه کاریهایی که میتواند یک دنیا دل را شیدا و مفتون کند. ریزه کاریهایی که فقط در معاشرت با او میتوانی بفهمی. این که یک زن را دور نگهداری و از او یک مجسمه بسازی که گاهی دکمهاش را بزنی و صدایش هم در بیاید تو را دور میکند از دنیای پر رمز و راز و در عین حال ساده و لطیف یک زن چیزهای زیادی را از دست میدهی.
چیزهایی مثل اینکه هیچ وقت نمیفهمی چطور با انگشتهایش ور میرود وقتی غمگین است یا شاد است. نمیفهمی مثلا عادت دارد همیشه موقع حرف زدن روسریاش را مرتب کند یا موهایش را از توی صورتش هی بردارد و بگذارد پشت گوشش..
یک شنبه 8 تير 1393 ساعت 20:1 |
بازدید : 478 |
نوشته شده به دست Belle |
(نظرات )
مردها انگار یادشون رفته که عاشق باشن , باید احساس ضرورت به عشق داشته باشن ولی انگار اینو رو پیشونیشون نوشتن که فقط نقش حامی و نون آور دارن ؛ مثلاً من تو زندگیم مستقلم و نیازی ندارم کسی خرجمو بده اما به مردی احتیاج دارم که دوسم داشته باشه و دوسش داشته باشم .
ولی راستش وقتی یه نفر همیشه کنارمه احساس خفگی میکنم ..
یعنی وقتی خودم تنهام احساس خوشحالی میکنم ؛ میدونی؟ رمانتیک بودن برام راحت نیست
تو رابطه هایی که داشتم نه اینکه ازم سو استفاده شده باشه و بهم اهمیت نداده باشن اما اون اشتیاق و وابستگی وجود نداشت ؛ حداقل از طرف من دیگه به آدما احساسی پیدا نمیکنم
فکر کنم بخاطر اینه که قلبم چند بار شکسته و دوباره خودمو جمع کردم واسه همینه تلاشی برای شروع یه رابطه دیگه نمیکنم ؛ نه دیگه اشتیاقی دارم نه حتی عصبانی میشم ..
شنبه 7 تير 1393 ساعت 20:21 |
بازدید : 578 |
نوشته شده به دست Belle |
(نظرات )
گاهی یه ادمهایی میان تو زندگیت و انقدر قشنگ نقش اون نقاب رو چهره شون را برات بازی میکنن که بهشون اعتماد میکنی.باورشون میکنی و فکر میکنی این همون ادمیه که تمامیت تورو میشناسه و درک میکنه و شخصیت وجودیشون نابه نابه.ولی یادت میره که این ادما فقط خوب حرف میزنن و وقتی تو شرایط خاص قرار میگیرین تازه میفهمین .نه بابااااا اینم مثل کسای دیگست فقط رنگ و لعاب نقابش بیشتره و اون وقت میشه که از تماااااام دنیا و ادماش میبری .کم میاری .پر از بغض و نفرت میشی .پوچ .خالی و زندگی میشه یکنواخت و بی هدف.دیگر دلداریهای دیگران که میگن به خدا توکل کن و زمین گرده و .....برات میشه اراجیف و خنده دار...